دليل اصلي شكست سيستمهاي پايگاه داده تحليلي، عدم تشخيص لزوم ايجاد آنهاست. تحليل لزوم ايجاد پايگاه داده تحليلي داراي اهميت بسيار زيادي است. در اين مقاله چارچوبی با نام AUT-QPM برای بررسی لزوم ايجاد پايگاه داده تحليلي، بر اساس نوع پرس و جوهای مطرح در آن، ارائه ميگردد. به چکیده کامل
دليل اصلي شكست سيستمهاي پايگاه داده تحليلي، عدم تشخيص لزوم ايجاد آنهاست. تحليل لزوم ايجاد پايگاه داده تحليلي داراي اهميت بسيار زيادي است. در اين مقاله چارچوبی با نام AUT-QPM برای بررسی لزوم ايجاد پايگاه داده تحليلي، بر اساس نوع پرس و جوهای مطرح در آن، ارائه ميگردد. به اين منظور ابتدا انواع پرس و جو دستهبندي شده و سپس بر روي يك پايگاه داده عملياتی و پايگاه داده تحليلي متناظر با آن با سايزهاي مختلف اعمال میشود. سپس به منظور ارزيابی پرس و جو، پارامترهای مورد بررسی ارائه میگردند که عبارتند از زمان پاسخ پرس و جو و تعداد مراجعات به ديسک. با بررسی اين پارامترها به منظور پاسخگويي به پرس و جو، ملاحظه میشود كه در رابطه با پرس و جوهاي چندبعدي و مجتمع، وجود پايگاه داده تحليلي ضروري بوده و در رابطه با پرس و جوهاي تو در تو و پيوندي، استفاده از پايگاه داده تحليلي مفيد بوده و براي پرس و جوهاي ساده و محاسباتي، استفاده از پايگاه داده عملياتی مناسبتراست.
پرونده مقاله
پايگاه داده تحليلي و پردازش تحليلي برخط، از اجزا اصلی سيستمهاي تصميميار بهشمار ميروند كه بهطور روزافزون در مباحث مرتبط با پايگاههاي داده مورد توجه قرار گرفتهاند. سيستمهاي تصميميار نسبت به سيستمهاي پردازش تراكنش برخط، نيازمنديهاي متفاوتي دارند. در اين سيستمها چکیده کامل
پايگاه داده تحليلي و پردازش تحليلي برخط، از اجزا اصلی سيستمهاي تصميميار بهشمار ميروند كه بهطور روزافزون در مباحث مرتبط با پايگاههاي داده مورد توجه قرار گرفتهاند. سيستمهاي تصميميار نسبت به سيستمهاي پردازش تراكنش برخط، نيازمنديهاي متفاوتي دارند. در اين سيستمها بهينهسازي پرسوجوها و پردازش کاراي مکعبهاي دادهاي، در ساختار پایگاه داده تحلیلی نقش اساسي در عملکرد سيستم ايفا ميکند.
در اين مقاله با بهکارگيری تکنيکهای محاسبه از پايين به بالای عناصر شبکه جستجو، روش کارايي براي پردازش پرسوجو در پايگاه داده تحليلي و انجام محاسبات مکعب داده ارائه شده است. بررسي نتايج بهدست آمده بر مبناي پارامترهاي ارزيابي حکايت از آن دارد که الگوريتم ارائهشده در اين مقاله نسبت به بهترين الگوريتمهايي که پيش از آن ارائه شدهاند، عملکرد بهتري (بر اساس معيار زمان اجرا) از خود نشان ميدهد و سرعت آن در اجراي پرسوجوهاي يکنوا و با حجم دادههاي بسيار زياد، بهمراتب بهتر از الگوريتمهاي پيش از آن است. ضمن اينکه با توجه به نگاه دوبعدي ايجادشده توسط اين الگوريتم به مسأله مکعب و تبديل مکعب به ساختار ابرگراف، ميزان حافظه مورد نياز اين الگوريتم در مواردي که مجموعسازي بر روي زيرمجموعهاي از ابعاد مکعب صورت پذيرد، کمتر از حافظه مصرفشده توسط الگوريتمهاي پيش از آن است.
پرونده مقاله
تکنیکهای هوش مصنوعی از قبیل یادگیری، بهصورت گستردهای در سیستمهای مبتنی بر عامل به کار میروند. اما در زمینه ارائه یک دیدگاه مهندسی نرمافزاری از این تکنیکها برای کل چرخه حیات نرمافزار شامل تحلیل، طراحی و تست، در حال حاضر کاستیهایی وجود دارد. در این تحقیق با تمرک چکیده کامل
تکنیکهای هوش مصنوعی از قبیل یادگیری، بهصورت گستردهای در سیستمهای مبتنی بر عامل به کار میروند. اما در زمینه ارائه یک دیدگاه مهندسی نرمافزاری از این تکنیکها برای کل چرخه حیات نرمافزار شامل تحلیل، طراحی و تست، در حال حاضر کاستیهایی وجود دارد. در این تحقیق با تمرکز بر مرحله تحلیل نیازمندی بهعنوان یکی از نخستین مراحل فرآیند تولید نرمافزار، ابزارها و تکنیکهایی برای رفع این کمبودها در مرحله تحلیل پیشنهاد شده است. بدین منظور در این مقاله، مجموعهای از الگوهای تحلیل پایای نرمافزار ارائه شده است. الگوهاي تحليل پایای نرمافزار، مجموعهاي از کلاسهاي عمومي (فراکلاسها) و ارتباطهای میان آنها برای تحلیل یک موضوع خاص هستند که در قالبي مستقل از دامنه مسأله مدلسازی میشوند. این الگوها بر اساس نظریه مدل پایای نرمافزار با معرفی مضمونهای تجاری مانا، اشیای تجاری و اشیای صنعتی مدل مفهومی قابلیت یادگیری را بازنمایی میکنند. این الگوها در دو سطح تجرد ارائه شدهاند و شامل الگوهای یادگیری، نقش، محیط، دانش و نقد میباشند. در این مقاله همچنین روش استفاده از الگوهای ارائهشده برای تحلیل قابلیت یادگیری عامل در دو سیستم مختلف مبتنی بر عامل تشریح شده است. این الگوها میتوانند بهعنوان راهنما در تحلیل عاملهای نرمافزاری یادگیر به کار روند. مزیت استفاده از این الگوها نسبت به روشهای کلاسیک تحلیل نرمافزار آن است که علاوه بر کلاسهای متداول مرتبط با یادگیری در دامنه مسأله، فراکلاسهایی را در مدل تحلیل سیستم بازنمایی میکنند که دانش مرتبط با تحلیل یادگیری را نیز مدل میکنند. همچنین با در نظر گرفتن لایههای مختلف در تحلیل، موجب تولید مدلهایی میشوند که پایداری بیشتری نسبت به تغییرات دارند.
پرونده مقاله
در این مقاله مکانیزمی برای تبدیل ساختاری دوطرفه نمودار کلاس UML و توصیفات Object-Z پیشنهاد میگردد. در مکانیزم پیشنهادی برای تبدیل المانهای مدلسازی نمودار کلاس و توصیفات
Object-Z به یکدیگر، قواعد ساختیافتهای تعریف شده است. تبدیل نمودار کلاس بهعنوان یکی از پرکاربر چکیده کامل
در این مقاله مکانیزمی برای تبدیل ساختاری دوطرفه نمودار کلاس UML و توصیفات Object-Z پیشنهاد میگردد. در مکانیزم پیشنهادی برای تبدیل المانهای مدلسازی نمودار کلاس و توصیفات
Object-Z به یکدیگر، قواعد ساختیافتهای تعریف شده است. تبدیل نمودار کلاس بهعنوان یکی از پرکاربردترین نمودارهای زبان بصری UML و توصیف زبان صوری Object-Z به یکدیگر، بستر مناسبی را برای بهرهمندی توأمان از مزایای منحصر به فرد روشهای مدلسازی صوری و بصری فراهم مینماید. به منظور امکانسنجی مکانیزم پیشنهادی، یک مطالعه موردی بر روی سیستم آسانسور چندکابینه ارائه میگردد. نتایج مطالعه مذکور حاکی از امکانپذیر بودن مکانیزم پیشنهادی است.
پرونده مقاله
کاربرد رويکرد مدلگرا در توليد نرمافزار به دليل کاهش پيچيدگي و افزايش سرعت توليد به طور جدي مورد توجه قرار گرفته است. يکي از چالشهاي مهم در کاربرد مدل وجود ناسازگاري است. يک ناسازگاري به دليل وجود الگوهاي ساختاري نامطلوب در مدل بروز مييابد. روشهاي فعلي ارائهشده برا چکیده کامل
کاربرد رويکرد مدلگرا در توليد نرمافزار به دليل کاهش پيچيدگي و افزايش سرعت توليد به طور جدي مورد توجه قرار گرفته است. يکي از چالشهاي مهم در کاربرد مدل وجود ناسازگاري است. يک ناسازگاري به دليل وجود الگوهاي ساختاري نامطلوب در مدل بروز مييابد. روشهاي فعلي ارائهشده براي رفع ناسازگاري مدل به ميزان تغييرات مدل و فاصله بين مدل و ترميم آن توجه ندارند. در اين مقاله روشي مبتني بر فاصله براي يافتن نزديکترين ترميم نسبت به مدل ناسازگار ارائه ميشود. براي اين منظور مدل و فرامدل با استفاده از گراف جهتدار بازنمايي شده و از قواعد تبديل گراف جهت رفع ناسازگاري بهره برده ميشود. همچنين معيار فاصله بر اساس ميزان تغييرات گراف متناظر مدل تعريف ميشود. اعمال روش پيشنهادي به مجموعهاي از مدلهاي مبتني بر BPMN بر بهبود نتايج با استفاده از معيار فاصله دلالت دارد.
پرونده مقاله