با پیشرفت علم در بسیاری از روشهای کنترلی از اطلاعات سیستم همجوار بهمنظور کنترل بهتر و همگامسازی بین واحدهای مختلف ریزشبکهها استفاده میشود. در دسترسی و انتقال اطلاعات از طریق لینکهای ارتباطی، مشکلاتی مختلفی بهوجود میآید. در این مقاله آسیبپذیری و انعطافپذیری روش چکیده کامل
با پیشرفت علم در بسیاری از روشهای کنترلی از اطلاعات سیستم همجوار بهمنظور کنترل بهتر و همگامسازی بین واحدهای مختلف ریزشبکهها استفاده میشود. در دسترسی و انتقال اطلاعات از طریق لینکهای ارتباطی، مشکلاتی مختلفی بهوجود میآید. در این مقاله آسیبپذیری و انعطافپذیری روشهای کنترل ثانویه توزیعشده اشتراکی مورد مطالعه قرار گرفته و همچنین اثرات حملههای سایبری منع سرویس (DoS)، سنسوری و عملگری و ربودن اطلاعات بر ریزشبکه جزیرهای بررسی شده است. علاوه بر پایداری در این مقاله، همگامسازی نیز تحلیل گردیده است. برای بررسی همزمان پایداری و همگامسازی ریزشبکه از دیدگاه سیستمهای چندعامله استفاده شده است. اثرات حملههای سایبری در کنترلکننده ثانویه فرمولبندی ریاضی شده و کنترلکننده مناسب برای حذف حملهها طراحی شده است. در اثبات پایداری و همگامسازی فرکانس و ولتاژ، تابع لیاپانوف مناسب ارائه و تحلیل همزمان پایداری و همگامسازی با اثبات قضیههای کاربردی انجام شده است. ضریب تابآوری برای حملههای مختلف محاسبه گردیده و نشان داده شده که سیستم در مقابل حملههای سایبری تابآور است. بهمنظور تأیید مباحث تئوری، یک مدل نمونه با وجود حملههای سایبری در متلب/ سیمولینک شبیهسازی گردیده و با توجه به نتایج شبیهسازی، همگامسازی و پایدارسازی انجام شده است.
پرونده مقاله
گستردگی شبکه های برق و افزایش سطح اتصال کوتاه باعث شده است که به کارگیری تجهیزاتی برای محدود کردن خطاهای اتصال کوتاه اجتناب ناپذیر باشد. یکی از این تجهیزات، محدودکننده های جریان خطای مبتنی بر راکتور متغیر می باشد که در عین سادگی ساختار، عملکرد مؤثری دارند. در این مقاله چکیده کامل
گستردگی شبکه های برق و افزایش سطح اتصال کوتاه باعث شده است که به کارگیری تجهیزاتی برای محدود کردن خطاهای اتصال کوتاه اجتناب ناپذیر باشد. یکی از این تجهیزات، محدودکننده های جریان خطای مبتنی بر راکتور متغیر می باشد که در عین سادگی ساختار، عملکرد مؤثری دارند. در این مقاله به طراحی بهینه یک محدود کننده جریان خطای جدید مبتنی بر راکتور سری متغیر پرداخته شده است. با توجه به اهمیت بالای پارامترهایی نظیر سرعت عملکرد، اندوکتانس اولیه و اندوکتانس نهایی محدودکننده، به دست آوردن ابعاد بهینه طرح پیشنهادی جهت دستیابی به بهترین عملکرد ممکن بسیار مهم است. به همین منظور پس از معرفی طرح مذکور به طراحی بهینه طرح پیشنهادی پرداخته شده و سپس نتایج به دست آمده از بهینه سازی مورد ارزیابی و مقایسه با نتایج حاصل از طراحی اولیه قرار گرفته است. برای تحلیل و ارزیابی محدود کننده و بررسی میزان تأثیر پارامترها بر نحوه عملکرد آن از مدل تحلیلی مبتنی بر روابط حاکم بر راکتور استفاده شده است. نتایج حاصل از بهینه سازی نشان می دهد طرح نهایی از عمکلرد بسیار بهتری نسبت به طرح اولیه برخوردار است.
پرونده مقاله
در این مقاله، دو روش کنترل پیشبین برای یکسوساز چندسطحی با خروجی دوگانه مقایسه شده است. ساختار مورد بررسی، یکسوساز PUC هفتسطحی است که بر اساس قابلیت اطمینان بالا و هزینه کم انتخاب شده است. افزایش تعداد سطوح ولتاژ ورودی به کاهش دامنه هارمونیکها و به تبع آن، کاهش حجم فی چکیده کامل
در این مقاله، دو روش کنترل پیشبین برای یکسوساز چندسطحی با خروجی دوگانه مقایسه شده است. ساختار مورد بررسی، یکسوساز PUC هفتسطحی است که بر اساس قابلیت اطمینان بالا و هزینه کم انتخاب شده است. افزایش تعداد سطوح ولتاژ ورودی به کاهش دامنه هارمونیکها و به تبع آن، کاهش حجم فیلترهای توان کمک میکند. از طرفی هدایت جریان در این مبدل بهصورت پیوسته انجام میشود و مشکلات گسستگی جریان مانند پیچیدگی در تحلیل و اجبار به استفاده از فیلترهای القایی بزرگ در سمت DC برطرف میگردد. در مرحله اول، طراحی بر اساس روش FCS-MPC انجام شده و دو ولتاژ خروجی متفاوت با نسبتهای 1 و 3 بهدست آمده و کنترل مقادیر DC خروجی و رسیدن به ضریب توان واحد بهخوبی تأمین گردیده است. سپس برای رسیدن به پایداری بهتر در سیستم از روش MPC مبتنی بر تئوری لیاپانوف استفاده شده است. در این روش، متغیرهای هدف در دل تابع لیاپانوف تعریف شدهاند و تابع هزینه نیز برگرفته از همان تابع لیاپانوف میباشد. از مزایای این رهیافت نسبت به روش MPC معمولی، عدم نیاز به تنظیم بهره، پیادهسازی آسانتر و تعداد سنسورهای کمتر است (جریان بار با استفاده از مدل ریاضی یکسوساز 7PUC تخمین زده میشود). شبیهسازی هر دو روش FCS-MPC و MPC مبتنی بر روش لیاپانوف با استفاده از Matlab/Simulink انجام شده و نتایج هر دو روش در کنار هم، ارائه و با یکدیگر مقایسه گردیدهاند. نهایتاً مشاهده میشود که در روش مبتنی بر لیاپانوف، رهگیری جریان بهصورتی نرمتر و با نوسانات کمتری انجام شده و ولتاژ هفتسطحی یکسوساز نیز الگویی منظمتر و شکل سینوسی بهتری دارد.
پرونده مقاله
مهمترین مسئله برای یک ربات متحرک، جهتیابی است. موفقیت در موقعیتیابی یکی از چهار نیاز اصلی در جهتیابی است که شامل ادراک، موقعیتیابی، شناخت و کنترل حرکت میباشد. چگونگی ارائه یک راه حل دقیق موقعیتیابی برای رباتهای سیار در بسیاری از کاربردهای اینترنت اشیا ضروری است. چکیده کامل
مهمترین مسئله برای یک ربات متحرک، جهتیابی است. موفقیت در موقعیتیابی یکی از چهار نیاز اصلی در جهتیابی است که شامل ادراک، موقعیتیابی، شناخت و کنترل حرکت میباشد. چگونگی ارائه یک راه حل دقیق موقعیتیابی برای رباتهای سیار در بسیاری از کاربردهای اینترنت اشیا ضروری است. برای رسیدن به این هدف در این مقاله روشی مبتنی بر فیلتر کالمن دوبخشی برای موقعیتیابی رباتهای سیار پیشنهاد شده است. الگوریتم پیشنهادی شامل دو بخش است که بخش اول رگرسیون خطی آماری و بخش دوم یک فیلتر کالمن با بردار خطای حالت میباشد. روش پیشنهادی در مقایسه با روش جدید ترکیبی TLNF/UK در مسیرهای حرکت دایرهای، مستطیلی و Zشکل که همراه با نویز است، آزمایش شده است. نتایج تجربی نشان میدهند که روش پیشنهادی قادر به دستیابی به دقت موقعیتیابی بهتری بوده و همچنین مشاهده میشود که خطاهای تخمین در روش پیشنهادی کمتر است و توانسته دقت تخمین را نسبت به روش ترکیبی TLNF/UK افزایش دهد.
پرونده مقاله
مخابره پنهان با هدف برقراری ارتباط LPD به سرعت در مخابرات تجاری و نظامی در حال توسعه می باشد. یکی از روشهای رایج برای این منظور استفاده از نویز مصنوعی است. اما ایجاد نویز مصنوعی در طیف فرکانسی یا بازه زمانی وسیع، چالشی مهم خواهد بود. همچنین برقراری همزمانی دقیق نویز مصن چکیده کامل
مخابره پنهان با هدف برقراری ارتباط LPD به سرعت در مخابرات تجاری و نظامی در حال توسعه می باشد. یکی از روشهای رایج برای این منظور استفاده از نویز مصنوعی است. اما ایجاد نویز مصنوعی در طیف فرکانسی یا بازه زمانی وسیع، چالشی مهم خواهد بود. همچنین برقراری همزمانی دقیق نویز مصنوعی به گونه ای که نویز محیط را شبیه سازی کند، بسیار دشوار می باشد. در این مقاله با استفاده از طیف گسترده به همراه نویز مصنوعی، روشی ترکیبی برای برقراری مخابره پنهان با رفع مشکلات فوق پیشنهاد داده ایم. گسترش طیف سیگنال ارسالی، ایجاد نویز مصنوعی با سطح توان و هزینه پایین و دائمی را امکانپذیر کرده و نیازی به برقراری همزمانی نیز نخواهد بود. نتایج نشان می دهد در شرایط JSR = -5 dB، استفاده از نویز مصنوعی باند جزئی، حاشیه اطمینان 1/8 dB و کیفیت قابل قبول مخابره را نتیجه خواهد داد. بررسی برای سایر انواع اختلال نشان میدهد غیر از اختلال چندتون امکان استفاده از انواع نویز مصنوعی برای روش پیشنهادی وجود دارد. به عنوان مثال اختلال تک تون نیز با ایجاد 2/6 dB حاشیه اطمینان، مخابره قابل قبول را ایجاد خواهد کرد.
پرونده مقاله
در این مقاله، مسئله آشکارسازی توزیعی سیگنالهای تنک را در یک شبکه حسگر بیسیم بررسی میکنیم. دو سناریو در نظر میگیریم؛ در سناریوی اول، حسگرها مشاهدات خود و در سناریوی دوم نسبت درستنمایی را به یک بیت کوانتیزهکرده و از طریق کانال کنترل غیرایدهآل به مرکز ادغام ارسال می چکیده کامل
در این مقاله، مسئله آشکارسازی توزیعی سیگنالهای تنک را در یک شبکه حسگر بیسیم بررسی میکنیم. دو سناریو در نظر میگیریم؛ در سناریوی اول، حسگرها مشاهدات خود و در سناریوی دوم نسبت درستنمایی را به یک بیت کوانتیزهکرده و از طریق کانال کنترل غیرایدهآل به مرکز ادغام ارسال میکنند. در مرکز ادغام با استفاده از روش قویترین آزمون محلی، دو آشکارساز پیشنهاد میدهیم و همچنین با استفاده از تحلیل مجانبی آشکارسازهای پیشنهادی، سطوح آستانه کوانتیزاسیون بهینه برای هر حسگر را تعیین میکنیم. با توجه به روابط بهدستآمده میبینیم که سطوح کوانتیزاسیون برای هر حسگر به کیفیت کانال کنترل آن حسگر بستگی دارد. نهایتاً برای بررسی عملکرد آشکارسازهای پیشنهادی از شبیهسازی استفاده میشود که شبیهسازیهای انجامشده نتایج تئوری را تأیید میکنند.
پرونده مقاله
استفاده از مدولاسیون جهتی یکی از راهکارهای مطرح و کاربردی برای تأمین امنیت لایه فیزیکی در سیستمهای مخابراتی مدرن است. در این روش، سیگنال پیام توسط آرایهای از المانهای آنتن مدوله شده و در یک جهت مشخص برای گیرنده قانونی ارسال میگردد؛ بهگونهای که در سایر جهتها منظوم چکیده کامل
استفاده از مدولاسیون جهتی یکی از راهکارهای مطرح و کاربردی برای تأمین امنیت لایه فیزیکی در سیستمهای مخابراتی مدرن است. در این روش، سیگنال پیام توسط آرایهای از المانهای آنتن مدوله شده و در یک جهت مشخص برای گیرنده قانونی ارسال میگردد؛ بهگونهای که در سایر جهتها منظومه سیگنال تخریب شده و توسط شنودگر قابل دریافت نیست. با استفاده از مدولاسیون جهتی مبتنی بر آرایه چندگانگی فرکانسی تصادفی میتوان مخابره امنی را در دو بعد زاویه و فاصله برای گیرنده قانونی فراهم آورد. علاوه بر عملکرد مناسب این روش در مواقعی که شنودگر در محدوده نزدیک به گیرنده قانونی قرار دارد، عملکرد محرمانگی بهشدت افت پیدا میکند که این مشکل را میتوان با استفاده از نویز مصنوعی بهبود داد. در این مقاله، شیوه جدیدی برای بهبود امنیت لایه فیزیکی با بهکارگیری نویز مصنوعی به همراه مدولاسیون جهتی مبتنی بر آرایه چندگانگی فرکانس تصادفی و تخصیص توان بهینه برای دستیابی به بیشینه نرخ محرمانگی پیشنهاد میشود. نتایج شبیهسازی بیانگر بهبود نرخ محرمانگی امنیت لایه فیزیکی به میزان حداقل یک بیت بر ثانیه بر هرتز در مقایسه با روش عدم استفاده از نویز مصنوعی و حداقل دو بیت بر ثانیه بر هرتز در مقایسه با روش مدولاسیون جهتی مبتنی بر آرایه فازی است.
پرونده مقاله
در این مقاله، عملکرد یک حسگر دما بر اساس ساختار پلاسمونی شامل یک موجبر شکافی تزویجشده به یک تشدیدگر بررسی شده است. نتایج بر اساس وابستگی معادله پاشندگی ساختار و در نتیجه فرکانس تشدید تشدیدگر به ضریب گذردهی الکتریکی ماده سازنده ساختار یعنی ایندیم اَنتیموناید بهدست آمده چکیده کامل
در این مقاله، عملکرد یک حسگر دما بر اساس ساختار پلاسمونی شامل یک موجبر شکافی تزویجشده به یک تشدیدگر بررسی شده است. نتایج بر اساس وابستگی معادله پاشندگی ساختار و در نتیجه فرکانس تشدید تشدیدگر به ضریب گذردهی الکتریکی ماده سازنده ساختار یعنی ایندیم اَنتیموناید بهدست آمده که ضریب گذردهی یادشده هم به دمای محیط وابسته است. طراحی ساختار برای بخشی از فرکانسهای طیف تراهرتز انجام شده و نتایج شبیهسازی، بیانگر رابطهای تقریباً خطی بین فرکانسهای تشدید و دمای محیط در بازه دمایی 260 تا 350 درجه کلوین است. همچنین معیاری برای بررسی حساسیت و بازه دمایی عملکردی حسگر ارائهشده بیان گردیده است. حساسیت این حسگر در بازه دمایی ذکرشده به میزان 10-10× 1 درجه کلوین بر هرتز محاسبه شده و حد تفکیک اندازهگیری دمای آن به حد تفکیک اندازهگیری فرکانس سامانه آشکارساز وابسته است. این حسگر با ساختار ساده خود میتواند در سامانههای متعدد شیمیایی و زیستی بهکار گرفته شود.
پرونده مقاله