در این مقاله یک سیستم یکسوساز- اینورتری شامل یک یکسوساز دیودی سهفاز و یک اینورتر دوپایانهای جدید برای کنترل مستقل دو بار سهفاز پیشنهاد میشود. این سیستم در مقایسه با سیستمهای دیگر با کاربرد مشابه که پیش از این ارائه شده، دارای کمترین تعداد عناصر نیمههادی بوده و ب چکیده کامل
در این مقاله یک سیستم یکسوساز- اینورتری شامل یک یکسوساز دیودی سهفاز و یک اینورتر دوپایانهای جدید برای کنترل مستقل دو بار سهفاز پیشنهاد میشود. این سیستم در مقایسه با سیستمهای دیگر با کاربرد مشابه که پیش از این ارائه شده، دارای کمترین تعداد عناصر نیمههادی بوده و برای کنترل دو بار سهفاز تنها از شش کليد نیمههادی استفاده میکند. کاهش تعداد کليدها در سیستم پیشنهادی و در نتیجه کاهش تعداد مدارهای درایو و همچنین سیستم خنککنندگی آنها میتواند باعث کاهش قیمت تمامشده، کاهش وزن و حجم سیستم، کاهش تلفات نیمههادیها و در نتیجه افزایش بازده و قابلیت اطمینان به خصوص در کاربردهای با ولتاژ و توان متوسط و پایین شود. ابتدا ساختار جدید معرفی و پس از آن طرح PWM مبتنی بر موج حامل آن توسعه داده میشود. در ادامه، تحلیل تعیین مقدار ظرفیت بهینه خازنهای لینک dc به منظور حداقلکردن ریپل ولتاژ لینک dc و همچنین کاهش THD و بهبود تعادل جریان شبکه انجام میگیرد. علاوه بر این تلفات سیستم پیشنهادی نیز مورد مطالعه قرار گرفته و نتایج با ساختارهای قبلی مقایسه میشود. در انتها برای تأیید صحت عملکرد ساختار پیشنهادی و همچنین تأیید تحلیلهای صورتگرفته، نتایج شبیهسازی و آزمایشگاهی ارائه شده است.
پرونده مقاله
در این مقاله هدف تعیین مکان بهینه منابع تولید پراکنده در شبکه توزیع میباشد. عدم قطعیت بار و محدوده مطلوب ولتاژ با استفاده از تئوری اطلاعات فازی مدل شده است. همچنین تابع هدف شامل کاهش تلفات، بهبود شاخص پروفایل و پایداری ولتاژ بوده و قیود مرتبط با آن، قیود ولتاژ و توان ع چکیده کامل
در این مقاله هدف تعیین مکان بهینه منابع تولید پراکنده در شبکه توزیع میباشد. عدم قطعیت بار و محدوده مطلوب ولتاژ با استفاده از تئوری اطلاعات فازی مدل شده است. همچنین تابع هدف شامل کاهش تلفات، بهبود شاخص پروفایل و پایداری ولتاژ بوده و قیود مرتبط با آن، قیود ولتاژ و توان عبوری از خط میباشد. تغییرات بار در سه بازه زمانی (حداکثر، حداقل و متوسط) نشان داده شده و برای بهینهسازی تابع هدف از روش PSO و برای انتخاب جواب از روش max-min استفاده شده است. نتایج اجرای مدل و روش پیشنهادی در 5 سناریو بر روی سیستم 33باسه IEEE ارائه گردیده است.
پرونده مقاله
افزایش نیاز به انرژی الکتریکی، کمبود سوختهای فسیلی و نگرانیها در رابطه با مسایل زیستمحیطی، سبب ورود هرچه بیشتر منابع جدید از جمله منابع تولید پراکنده و تجدیدپذیر انرژی در سیستمهای قدرت مدرن شده است. ریزشبکهها به عنوان یکی از جدیدترین مفاهیم در سیستمهای قدرت از چند چکیده کامل
افزایش نیاز به انرژی الکتریکی، کمبود سوختهای فسیلی و نگرانیها در رابطه با مسایل زیستمحیطی، سبب ورود هرچه بیشتر منابع جدید از جمله منابع تولید پراکنده و تجدیدپذیر انرژی در سیستمهای قدرت مدرن شده است. ریزشبکهها به عنوان یکی از جدیدترین مفاهیم در سیستمهای قدرت از چندین منبع تولید کوچک و بارهای الکتریکی محلی تشکیل شدهاند. با افزایش تعداد ریزشبکهها بر میزان پیچیدگی و غیر خطی بودن سیستمهای قدرت افزوده شده و سبب میشود که کنترلکنندههای مرسوم و غیر منعطف، کارایی مناسبی را در بازه وسیعی از نقاط کار نشان ندهند. از این رو احتیاج به روشهای کنترلی هوشمندتر و مناسبتر بیش از پیش احساس میشود. در این مقاله، شبکههای عصبی مصنوعی به عنوان یکی از قویترین ابزارها در فرایندهای بهینهسازی و هوشمندسازی سیستمها به کار گرفته شده است تا ضرایب یک کنترلکننده کلاسیک تناسبی- انتگرالی (PI) را به صورت خودکار تنظیم و بهینه نماید. کنترلکننده PI، در حلقه ثانویه کنترل فرکانس یک ریزشبکه جزیرهایی گمارده شده است. عملکرد مناسب و بهینه روش پیشنهادی در مقایسه با روشهای کلاسیک در طی شبیهسازیهای مختلف نشان داده میشود.
پرونده مقاله
در شبکههای رادیوشناختی، سنجش طیف با هدف پیداکردن حفرههای طیفی از اهمیت ویژهای برخوردار است. در اين مقاله، سنجش طیف باندپهن با استفاده از آشکارساز انرژی بهبودیافته بررسی میشود. به منظور آشکارسازی دقیق و پیداکردن حفرههای خالی، طیف باندپهن به زیرباندهای مساوی و بدون ه چکیده کامل
در شبکههای رادیوشناختی، سنجش طیف با هدف پیداکردن حفرههای طیفی از اهمیت ویژهای برخوردار است. در اين مقاله، سنجش طیف باندپهن با استفاده از آشکارساز انرژی بهبودیافته بررسی میشود. به منظور آشکارسازی دقیق و پیداکردن حفرههای خالی، طیف باندپهن به زیرباندهای مساوی و بدون همپوشانی تقسیم میشود. هدف اصلي، انتخاب سطح آستانههای زیرباندها به صورت همزمان میباشد. در این مقاله با فرمولهکردن مسأله سنجش طیف به صورت یک دسته از مسایل بهینهسازی، به دنبال بیشینهکردن مجموع گذردهی فرصتطلبانه کاربران رادیوشناختی میباشیم. با اعمال برخی شرایط عملی، مسأله بهینهسازی به یک مسأله محدب تبدیل شده و جواب بهینه آن محاسبه شده است. در بخش شبیهسازی نشان داده میشود که استفاده از آشکارساز انرژی بهبودیافته، مجموع گذردهی را به میزان قابل توجهی بهبود میبخشد.
پرونده مقاله
در این مقاله مسأله سنجش پهن باند طیف را در حالتی که کاربران اولیه از مدولاسیون OFDM استفاده میکنند، بررسی میکنیم. در این راستا شکل پالس هر زیرکانال غیر ایده آل فرض شده و در نتیجه بخشی از توان آن به زیرکانالهای مجاور نشت میکند. این پدیده باعث میشود که انرژی اندازهگ چکیده کامل
در این مقاله مسأله سنجش پهن باند طیف را در حالتی که کاربران اولیه از مدولاسیون OFDM استفاده میکنند، بررسی میکنیم. در این راستا شکل پالس هر زیرکانال غیر ایده آل فرض شده و در نتیجه بخشی از توان آن به زیرکانالهای مجاور نشت میکند. این پدیده باعث میشود که انرژی اندازهگیری شده از هر زیرکانال (آمارگان تصمیمگیری در آشکارساز انرژی) با اندازهگیری زیرکانالهای دیگر همبستگی پیدا کند. از این رو برای آشکارسازی همزمان وضعیت تمام زیرکانالهای شبکه اولیه یک روش تکراری ساده ارائه میدهیم و بهبود عملکرد این روش را در مقایسه با آشکارسازی مجزا که در آن آشکارسازی هر زیرکانال مستقل از بقیه است، در حالات همیار و غیر همیار مشاهده میکنیم.
پرونده مقاله
در این مقاله سیگنال تحریک modified novel dual pulse به منظور کاهش شارژ دیالکتریک در سوئیچهای خازنی میکروالکترومکانیکی معرفی شده است. شکل موج پیشنهادی تأثیر به سزایی در کاهش شارژ دیالکتریک داشته، به گونهای که چگالی بار انباشتهشده در دیالکتریک را به میزان %2/7 نسبت چکیده کامل
در این مقاله سیگنال تحریک modified novel dual pulse به منظور کاهش شارژ دیالکتریک در سوئیچهای خازنی میکروالکترومکانیکی معرفی شده است. شکل موج پیشنهادی تأثیر به سزایی در کاهش شارژ دیالکتریک داشته، به گونهای که چگالی بار انباشتهشده در دیالکتریک را به میزان %2/7 نسبت به شکل موج dual pulse کاهش داده است. این در صورتی است که جدیدترین شکل موج معرفیشده (novel dual pulse) کاهشی به میزان %5 را نشان داده است. بنابراین سوئیچی که توسط شکل موج پیشنهادی تحریک شود طول عمر بیشتری خواهد داشت. برای محاسبه چگالی بار انباشتهشده در دیالکتریک از دو مدل ریاضی و مداری زمان گذرا استفاده شده که نتایج به دست آمده از هر دو روش، برتری شکل موج پیشنهادی نسبت به شکل موجهایی که تاکنون برای تحریک این سوئیچها معرفی شدهاند را تأیید میکنند.
پرونده مقاله
در این مقاله، طراحی کنترلکننده برای سیستم تعلیق فعال 4/1 خودرو با محوریت مد لغزشی انجام گرفته است. ادوات سیستم تعلیق شامل فنر و ضربهگیر دارای مشخصههای غیر خطی بوده و ثابتهای این مشخصهها نامعین ولی دارای کران مشخصی هستند. جهت سادهسازی طراحی کنترلکننده برای این سیس چکیده کامل
در این مقاله، طراحی کنترلکننده برای سیستم تعلیق فعال 4/1 خودرو با محوریت مد لغزشی انجام گرفته است. ادوات سیستم تعلیق شامل فنر و ضربهگیر دارای مشخصههای غیر خطی بوده و ثابتهای این مشخصهها نامعین ولی دارای کران مشخصی هستند. جهت سادهسازی طراحی کنترلکننده برای این سیستم، خطیسازی فیدبک پیشنهاد شده است و در ادامه با استفاده از یک استراتژی بهینه، یک سطح لغزش تناسبی- انتگرالی به دست آورده و کنترلکنندهای برای برآوردهسازی شرط لغزش پیشنهاد شده است. فرایند طراحی به گونهای است که نه تنها پایداری مجانبی سیستم تعلیق را در حضور نامعینیهای پارامتری موجود تضمین میکند، بلکه طراح میتواند با تنظیم پارامترهایی، مصالحه مورد نظر خود بین راحتی سرنشینان خودرو و فرمانپذیری و کنترلپذیری خودرو را به عنوان اهداف مهم یک سیستم تعلیق ایجاد کند.
پرونده مقاله