شبکه حسگر بيسيم زير آب (UWSN) نوعي خاص از شبکههاي حسگر ميباشد که در دهههاي گذشته، حوزه عملياتي آن به نقاط زير آبي نيز توسعه يافته است اما اين نوع از شبکهها به دليل عدم حضور GPS (سيستم مکانيابي سراسري) چالشهاي بسياري دارند. اين شبکهها با محدوديتهايي از قبيل تأ چکیده کامل
شبکه حسگر بيسيم زير آب (UWSN) نوعي خاص از شبکههاي حسگر ميباشد که در دهههاي گذشته، حوزه عملياتي آن به نقاط زير آبي نيز توسعه يافته است اما اين نوع از شبکهها به دليل عدم حضور GPS (سيستم مکانيابي سراسري) چالشهاي بسياري دارند. اين شبکهها با محدوديتهايي از قبيل تأخير انتشار زياد، پهناي باند کم، نرخ خطاي بيتي بالا، جابهجايي، حافظه و باتري محدود، محققان را با چالشهاي فراواني روبهرو ساختهاند. در مقايسه با شبکههاي حسگر زميني، حسگرها در شبکههاي بيسيم زير آب به سبب استفاده از تکنولوژي صوتي در ارتباطات، انرژي بيشتري مصرف ميکنند. انگيزه اين پژوهش پيشنهاد يک الگوريتم مسيريابي براي محيطهاي سيستمي زير آبي با انرژي محدود ميباشد. گرههاي حسگر واقعشده در بستر دريا نميتوانند به طور مستقيم با گرههاي نزديک سطح ارتباط برقرار کنند، بنابراين نيازمند ارتباطات چندگامي مهياشده با طرح مسيريابي مناسب ميباشند. در شبکههاي حسگر بيسيم، خوشهبندي گره روشي رايج براي سازماندهي ترافيک داده و کاهش ارتباطات درون شبکهاي همراه با بهبود قابليت مقياسپذيري و بهبود توازن بار به همراه کمينهکردن مصرف انرژي کلي سيستم ميباشد. بنابراين در اين مقاله يک پروتکل مسيريابي خوشهبندي فازي همراه با تکنيک تجميع داده با مصرف انرژي متعادل براي UWSNها پيشنهاد ميشود. نتايج شبيهسازي نشان ميدهد که در پروتکل پيشنهادي توزيع مصرف انرژي در شبکه به طور يکنواخت بوده، از متوسط مصرف انرژي و تعداد بستههاي مسيريابي کاسته شده و در نهايت باعث بهبود در نرخ تحويل بسته و گذردهی نسبت به الگوريتمهای DABC و IDACB شده است.
پرونده مقاله