• فهرست مقالات


      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - بهبود سرعت و دقت در استفاده از برنامه‌نويسي ژنتيک براي تصديق هويت گوينده
        سعيده سادات سديدپور محمدمهدی همایون‌پور مهدي فسنقري
        در تصديق هويت گوينده، سيستم هويت شخصي را که با سيستم تماس برقرار کرده است، بررسي کرده و تعيين مي‌کند که وي همان شخص مدعي است و يا دروغ مي‌گويد. در اين مقاله از برنامه‌نويسي ژنتيک به‌عنوان روشی برای مدل‌سازي گويندگان استفاده شد. با توجه به زمان زياد آموزش مدل‌ها توسط برن چکیده کامل
        در تصديق هويت گوينده، سيستم هويت شخصي را که با سيستم تماس برقرار کرده است، بررسي کرده و تعيين مي‌کند که وي همان شخص مدعي است و يا دروغ مي‌گويد. در اين مقاله از برنامه‌نويسي ژنتيک به‌عنوان روشی برای مدل‌سازي گويندگان استفاده شد. با توجه به زمان زياد آموزش مدل‌ها توسط برنامه‌نويسي ژنتيک، ايده بهره‌مندي از فشرده‌سازي داده‌هاي آموزشي، به‌‌منظور کاهش زمان آموزش مدل‌ها مطرح گرديد و بدين ترتيب زمان لازم برای مدل‌سازی گويندگان با استفاده از برنامه‌نويسي ژنتيک در حدود 20 برابر کاهش داده شد. آموزش چندين درخت برنامه‌نويسي ژنتيک به‌عنوان مدل هر گوينده، ايده ديگري است که به‌منظور بهبود دقت تصديق هويت گوينده در اين مقاله مطرح شده است. در اين روش، داده‌هاي آموزشي به تعداد کمي خوشه تفکيک شده و به‌ازاي هر خوشه، يک درخت برنامه‌نويسي ژنتيک آموزش داده مي‌شود. بدين ترتيب يک گوينده با چندين درخت برنامه‌نويسي ژنتيک مدل مي‌شود. با استفاده از روش پيشنهادي، کارايي برنامه‌نويسي ژنتيک براي تصديق هويت گوينده از 50% به حدود 92% افزايش پيدا کرده است. نتايج حاصل از عملکرد برنامه‌نويسي ژنتيک با کارايي روش‌هاي تمايزي ديگري مثل شبکه‌های ‌عصبي MLP و LVQ و نيز روش‌هاي غير تمايزي مانند LBG، GMM، GMM-UBM و VQ-MAP مقايسه گرديد و مشاهده شد که برنامه‌نويسي ژنتيک کارايي بهتري را نسبت به ديگر روش‌ها نتيجه مي‌دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - تشخيص خرابي بافت به کمک تبديل پيچک
        بي‌بي مريم معاشري حسین نظام‌آبادی‌پور سعيد سريزدي سهيل آزادي‌نيا
        در اين مقاله سامانه‌اي کارآمد و دقيق براي توصيف خرابي‌ها در انواع بافت بر اساس تبديل پيچک ارائه شده است. ايده اصلي، در نظر گرفتن خرابي‌هاي بافت به‌صورت ناپيوستگي‌هاي يک‌بعدي در سيگنال (تابع) دوبعدي تصوير است. بر اساس اين ايده، مناسب‌ترين ابزار جهت توصيف خرابي‌ها، تبديل چکیده کامل
        در اين مقاله سامانه‌اي کارآمد و دقيق براي توصيف خرابي‌ها در انواع بافت بر اساس تبديل پيچک ارائه شده است. ايده اصلي، در نظر گرفتن خرابي‌هاي بافت به‌صورت ناپيوستگي‌هاي يک‌بعدي در سيگنال (تابع) دوبعدي تصوير است. بر اساس اين ايده، مناسب‌ترين ابزار جهت توصيف خرابي‌ها، تبديل جهتي پيچک است. ابتدا در مرحله آموزش، نمونه‌هايي از بلوک‌هاي بافت سالم و معيوب جمع‌آوري شده و بر روي هر بلوک، تبديل پيچک اعمال مي‌شود. سپس براي هر بلوک يک بردار ويژگي بر اساس زيرباندهاي حاصل از تبديل پيچک تشکيل مي‌شود. در يک فرايند پيشنهادي بردار ويژگي برجسته براي بافت مورد نظر تعيين مي‌شود. پس از آن سطوح آستانه مناسب براي تشخيص بلوک‌هاي خراب بافت، تنظيم مي‌شود. در مرحله آزمايش، از هر بلوک بافت بردار ويژگي برجسته مربوط به آن استخراج شده و بافت مذکور با توجه به سطوح آستانه طبقه‌بندي مي‌شود. نتايج شبيه‌سازي‌ها نشان مي‌دهد که سامانه پيشنهادي نسبت به روشي که مبتني بر جابه‌جايي ميانگين است، دقت بيشتري در آشکارسازي بافت‌هاي معيوب داشته و در فرآيند تشخيص خرابي، نسبت به نوع بافت حساسيت کمتري از خود نشان مي‌دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - تشخیص چندکاربره وفقی مبتنی بر SVD برای یک سیستم طیف گسترده با رشته‌های آشوبی بهینه‌شده
        سعید شعرباف تبریزی سيدعلیرضا سیدین
        طراحی ساختارهای مخابراتی پهن‌باند که از سیگنال‌های آشوبی برای ارسال اطلاعات استفاده می‌کنند، به یکی از زمینه‌های پرکاربرد در زمینه مخابرات طیف گسترده بدل گردیده است. در این میان، محدوده وسیعی از مطالعات به طراحی رشته‌های شبه‌نویز آشوبی به‌عنوان جایگزین برای کدهای گسترش چکیده کامل
        طراحی ساختارهای مخابراتی پهن‌باند که از سیگنال‌های آشوبی برای ارسال اطلاعات استفاده می‌کنند، به یکی از زمینه‌های پرکاربرد در زمینه مخابرات طیف گسترده بدل گردیده است. در این میان، محدوده وسیعی از مطالعات به طراحی رشته‌های شبه‌نویز آشوبی به‌عنوان جایگزین برای کدهای گسترش متداول در سیستم‌های DS-CDMA متمرکز گردیده که با وجود برخی مزایای قابل توجه چون غیر متناوب بودن، امکان پیاده‌سازی آنالوگ و نیز امکان توسعه آسان برای تعداد کاربران زیاد، هنوز با مشکلاتی چون خطای نسبتاً بالا در کانال‌های با سیگنال به نویز کم و یا کانال‌های دارای تداخل چندمسیره دست به گریبان هستند. در این مقاله با هدف بهبود عملکرد سیستم‌های طیف گسترده آشوبی، از دو ایده بهینه‌سازی فرآیند تولید کد و کاهش تداخل بین کاربری استفاده شده که بدین منظور ابتدا روشی مبتنی بر الگوریتم ژنتیک، برای تولید مولدهای آشوبی بهینه در فرستنده پیشنهاد می‌گردد و در ادامه طرحی متکی بر تبدیل SVD برای تشخیص چندکاربره و کاهش وفقی اثر تداخل کاربران، در گیرنده پیاده‌سازی خواهد شد. نتایج شبیه‌سازی برای شرایط مختلف کانال و تعداد کاربران متفاوت، نشان از بهبود قابل توجه عملکرد سیستم طیف گسترده آشوبی معرفی‌شده در حضور نویز کانال و اعوجاج چندمسیره، نسبت به ساختارهای آشوبی اولیه و نیز سیستم‌های طیف گسترده معمول که از رشته‌های حداکثر طول استفاده می‌کنند، دارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - روش نوين ترکيب گابوري در بخش‌بندي سطوح فولادي با هدف تشخيص عيوب
        سيدجليل‌الدين آل‌معصوم سیدحسن منجمی هاله‌السادات آل‌معصوم
        تصاوير سطوح فولادي، عمدتاً تصاويري بافتي بوده که استخراج ويژگي در آنها با روش‌هاي گوناگون تحليل بافت انجام مي‌گيرد. در گروهي از اين روش‌ها كه از آناليزهاي چندفركانسي و جهت‌دار سود مي‌برند، استفاده از فيلترهاي گابور به‌عنوان ابزار تحليل معمول است. در اين مقاله با به‌کارگ چکیده کامل
        تصاوير سطوح فولادي، عمدتاً تصاويري بافتي بوده که استخراج ويژگي در آنها با روش‌هاي گوناگون تحليل بافت انجام مي‌گيرد. در گروهي از اين روش‌ها كه از آناليزهاي چندفركانسي و جهت‌دار سود مي‌برند، استفاده از فيلترهاي گابور به‌عنوان ابزار تحليل معمول است. در اين مقاله با به‌کارگيري بانکي بهينه‌شده از فيلترهاي گابور، به استخراج ويژگي جهت بخش‌بندي تصاوير سطوح فولادي معيوب پرداخته مي‌شود. اين بانک فيلترها به‌گونه‌اي طراحي شده که مي‌تواند ويژگي‌هاي بافتي تصوير ورودي را به شکل مطلوب، در جهات و فرکانس‌هاي مختلف نمايان کند. سپس به‌منظور بخش‌بندي تصوير سطح فولادي، روشي نوين به نام ترکيب گابوري ارائه گرديده که در اين روش با ارائه دو الگوريتم مختلف از تصاوير جزئي به‌دست آمده از تصوير معيوب، تنها تعداد مشخصي با يکديگر ترکيب مي‌گردند تا نقشه ويژگي حاصل به شکل مؤثري در برگيرنده عيوب تصوير باشد. روش دوم ترکيب گابوري توانست با محاسبه پراکندگي داده‌هاي موجود در تصاوير جزئي و مقايسه آنها با يکديگر، بدون نياز به تعيين تعداد تصاوير جزئي جهت ترکيب و نيز وجود تصوير يا تصاوير نرمال، به انجام بخش‌بندي بپردازد. از ديگر نتايج تحقيق، بهينه‌سازي بخش‌بندي با استفاده از کلاسه‌بند K-means بوده که با نرمال‌سازي و اضافه‌کردن ويژگي سطح خاکستري به ويژگي‌هاي استخراج‌شده هر پيکسل، منجر به افزايش دقت کلاسه‌بندي شده است. نتايج به‌دست آمده هم از نظر بصري و هم از لحاظ آماري نشان‌دهنده آن است که روش ترکيب گابوري در مقايسه با کلاسه‌بندK-means از دقت بالاتري برخوردار مي‌باشد. مقايسه انجام‌شده بين روش‌هاي پيشنهادي ترکيب گابوري و روش ويولت استاندارد نيز بر برتري نسبي ترکيب گابوري دلالت دارد. همچنين روش دوم ترکيب گابوري در مقايسه با روش اول، به‌واسطه انتخاب بهتر تصاوير جزئي جهت ترکيب و در نتيجه تشکيل نقشه ويژگي مناسب‌تر، بهترين عملکرد را از خود نشان داده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - آموزش شبکه عصبی MLP در طبقه‌بندی داده‌ها با استفاده از روش GSA
        مریم ده‌باشیان سیدحمید ظهیری
        تاکنون شیوه‌های مختلفی برای طبقه‌بندی داده ارائه شده است اما در این میان شبکه‌های عصبی مخاطبان بیشتری را به خود جذب کرده‌اند. مهم‌ترین مسئله در این نوع از طبقه‌بندی‌کننده‌ها انتخاب روشی مناسب برای آموزش شبکه‌های عصبی است. متداول‌ترین روش آموزشی شبکه‌های عصبی روش پس‌انتش چکیده کامل
        تاکنون شیوه‌های مختلفی برای طبقه‌بندی داده ارائه شده است اما در این میان شبکه‌های عصبی مخاطبان بیشتری را به خود جذب کرده‌اند. مهم‌ترین مسئله در این نوع از طبقه‌بندی‌کننده‌ها انتخاب روشی مناسب برای آموزش شبکه‌های عصبی است. متداول‌ترین روش آموزشی شبکه‌های عصبی روش پس‌انتشار خطا است که همگرايي کُند و توقف در نقاط بهينه محلي از مهم‌ترین نقاط ضعف آن محسوب می‌شود. رویکرد جدید محققین استفاده از الگوریتم‌های ابتکاری در فرایند آموزش شبکه‌های عصبی است. در این مقاله پیشنهاد استفاده از روش آموزشی نوینی به نام الگوریتم جستجوي گرانشي (GSA) در آموزش شبکه‌های عصبی به‌منظور طبقه‌بندی داده‌ها ارائه می‌شود. روش GSA آخرين و جديدترين نسخه از انواع روش‌هاي بهينه‌سازي هوش جمعي است که با الهام از مفاهيم جرم و نيروي جاذبه و با شبيه‌سازي قوانين مرتبط با آن ارائه شده است. در این مقاله با استفاده از روش GSA یک شبکه عصبی MLP جهت طبقه‌بندی پنج مجموعه داده مرجع آموزش داده می‌شود. همچنین کارایی روش پیشنهادی در آموزش و آزمایش شبکه عصبی با دو روش آموزشی پس‌انتشار خطا و بهینه‌سازی گروه ذرات مقایسه می‌شود. نتایج نهایی نشان می‌دهند در اکثر موارد روش GSA قابلیت چشمگیری در طبقه‌بندی صحیح داده‌ها دارد. به‌علاوه در آزمایشات انجام‌گرفته ویژگی منحصر به‌فردی از روش GSA پدیدار شد و آن پایداری نسبتاً عالی در طبقه‌بندی صحیح داده‌ها در تمام موارد بود. از نقطه نظر معیار زمانی نیز روش GSA نسبت به روش PSO در زمان کمتری به پاسخ مناسب دست می‌یابد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - طراحي کنترل‌کننده‌هاي مد لغزشي انتگرالي-تناسبي براي سيستم‌هاي فوق آشوب با در نظر گرفتن عدم قطعيت، اغتشاش و ورودي‌هاي کنترلي غير خطي
        علی ابویی محمدرضا جاهد مطلق زهرا رحمانی
        در این مقاله کنترل مقاوم يک سیستم فوق آشوب جديد با در نظر گرفتن عدم قطعیت، اغتشاش خارجی و ورودی‌های کنترلی غیر خطی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. اهداف کنترلي سيستم فوق آشوب، شامل پايدارسازي ديناميک اين سيستم در حضور ورودي‌هاي کنترلي غير خطي، عدم قطعيت و همچنين تضعيف اغتشا چکیده کامل
        در این مقاله کنترل مقاوم يک سیستم فوق آشوب جديد با در نظر گرفتن عدم قطعیت، اغتشاش خارجی و ورودی‌های کنترلی غیر خطی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. اهداف کنترلي سيستم فوق آشوب، شامل پايدارسازي ديناميک اين سيستم در حضور ورودي‌هاي کنترلي غير خطي، عدم قطعيت و همچنين تضعيف اغتشاش وارد بر سيستم فوق آشوب مي‌باشد. براي تضعيف اغتشاش وارد بر سيستم فوق آشوب، معيار عملکردي تعريف در این مقاله کنترل مقاوم يک سیستم فوق آشوب جديد با در نظر گرفتن عدم قطعیت، اغتشاش خارجی و ورودی‌های کنترلی غیر خطی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. اهداف کنترلي سيستم فوق آشوب، شامل پايدارسازي ديناميک اين سيستم در حضور ورودي‌هاي کنترلي غير خطي، عدم قطعيت و همچنين تضعيف اغتشاش وارد بر سيستم فوق آشوب مي‌باشد. براي تضعيف اغتشاش وارد بر سيستم فوق آشوب، معيار عملکردي تعريف گرديده است که روش ارائه‌شده بايد اين معيار را برآورده سازد. براي برآورده‌ ساختن اهداف تعيين‌شده، روش کنترل مد لغزشی با تعریف سه سطح سوئيچينگ انتگرالي - تناسبي جداگانه، مورد استفاده قرار مي‌گيرد و پایداری روش کنترلی ارائه‌شده با استفاده از تئوری لیاپانوف به اثبات مي‌رسد. نتایج شبیه‌سازی کامپیوتری نشان مي‌دهند که کنترل‌کننده‌های طراحی شده، کارایی بالایی در برآورده ساختن اهداف کنترلي تعيين شده دارند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - آزمایشگاه بیولوژیکی بر روی تراشه الکترونیکی: طراحی، ساخت و نتایج تجربی
        ابراهیم غفارزاده محمد ساوان
        این مقاله به معرفی یکی از کاربردهای جدید تراشه‌های الکترونیکی در عرصه علوم زیستی می‌پردازد. جای‌دادن یک آزمایشگاه بیولوژیکی بر روی یک تراشه کوچک، موضوعی است که در سال‌های اخیر امیدهای بسیاری را جهت تشخیص بیماری‌ها به کمک دستگاه‌های الکترونیکی قابل حمل به‌وجود آورده است. چکیده کامل
        این مقاله به معرفی یکی از کاربردهای جدید تراشه‌های الکترونیکی در عرصه علوم زیستی می‌پردازد. جای‌دادن یک آزمایشگاه بیولوژیکی بر روی یک تراشه کوچک، موضوعی است که در سال‌های اخیر امیدهای بسیاری را جهت تشخیص بیماری‌ها به کمک دستگاه‌های الکترونیکی قابل حمل به‌وجود آورده است. ما نیز در این مقاله به شرح تکنیک‌های ساخت سیستمی می‌پردازیم که ضمن فراهم‌آوردن محیطی در ابعاد کمتر از یک‌صدم میلی‌متر مکعب جهت رشد باکتری‌ها، قادر است برآوردی از رشد باکتری را نیز به‌صورت تابعی از زمان ارائه نماید. این سیستم از دو بخش الکترونیکی و میکروفلوئیدیکی تشکیل شده است. بخش الکترونیکی این سیستم را یک حسگر خازنی تشکیل می‌دهد که تغییرات خازنی ناشی از رشد باکتری را به سیگنالی الکتریکی تبدیل می‌کند و بخش میکروفلوئیدیکی آن را یک کانال به قطری در حدود یکصد میکرومتر تشکیل می‌دهد که در بالای سطح تراشه حسگر ساخته می‌شود. این مقاله ضمن ارائه نتایج ساخت سیستم طراحی‌شده، منحنی‌های رشد باکتری "E.Coli" با غلظت‌های اولیه 10^6 و 10^7 در یک میلی‌لیتر از ماده نگهدارنده را به نمایش می‌گذارد. پرونده مقاله